پرسپوليس، پيروزي يا پيزوري ؟

راجع به شرايط فعلي پرسپوليس صحبت ها و بحث و جدل هاي زيادي شده كه قطعا ادامه هم خواهد داشت و البته پيش بيني اينكه در آينده نه چندان دور چه اتفاقاتي براي اين تيم خواهد افتاد هم خيلي سخت نيست. براي اينكه شيوه مديريتي حكومت دور باطلي است كه مثل يك چرخ و فلك و بدون هيچگونه پيشرفتي فقط به دور خودش مي چرخه و تنها تغيير ممكن عوض شدن جاي آدمها است. مي گين نه؟ حالا ببينيد كه بعد دو سه تا نتيجه ضعيف ديگه حميدخان غوره نشده مويز شده، جاش رو به حاج ممد مدعي العموم ميده، يا نهايتا حاج حبيب ظاهرالصلوة، فلان غول ميشكونه و يك مربي دست چندم اروپايي را با چپاندن به پرسپوليس از مرگ حتمي بر اثر گرسنگي نجات ميده. البته آخرين احتمال ممكن، برد و باخت يكي در ميون حميدخان و ادامه اين روند تا پايان فصل است و فصل مشترك همه اين حالات يك پرسپوليس پيزوري است كه دل ميلونها هوادار را خون مي كنه.حالا حاج حبيب بره دل خوش كنه كه بعد از بيست سال اسم پرسپوليس را به اين تيم برگردونده.آخه يكي نيست بگه مردك! تو تموم اين سالهايي كه بارها اسم اين تيم را آدمهايي دقيقا مثل تو بارها تغيير دادن مردم و رسانه ها و حتي بسياري از مقامات خودتون اين تيم را پرسپوليس صدا كردن و نه چيز ديگه اي و تنها جايي كه اين تغيير نامها اتفاق افتاده تو چهار تا اوراق ثبتي بوده .البته اين هم بگم فكر نكني مردم هالو هستن، الآن هم اگر تن به اين كار دادين از ترس جبهه مقابلتون بود كه چيزي نمونده بود پرسپوليس را از چنگتون در بياره.

اما اينو بدونين كه فراتر از حتي نام پرسپوليس، اون فرهنگ و حال و هوايي ميليونها نفر را طرفدار يك تيمي كرده كه رنگ پيراهنش قرمزه و از اول تا آخر بازي هجومي و زيبا بازي مي كنه و مجموعه تيم و طرفدارانش مي ميرن واسه هم، كه هيچ كدوم از اين اتفاقات با حضور امثال تو و استيلي بوجود نمياد، چون دلتون صاف نيست و خرده شيشه دارين.نگاه به قهرماني هاي نصفه نيمه اخير هم نكن چون تنها كسي كه هيچ سهمي توش نداره تويي.قبول نداري تا پايان فصل صبر كن تا نتيجه عملكرد واقعي خودت و ببيني.

دلم نمياد به يك نكته ديگه هم اشاره نكنم. چيزي كه توي اين داستان تغيير و تحولات اخير پرسپوليس براي من جالبه اينه كه در ابعاد و مقياس كوچكتري دقيقا همون اتفاقات مربوط به كودتا و تقلب انتخابات در همين پرسپوليس هم بوقوع پيوست و البته آدمهاي مشتركي هم اين وسط وجود داشت.

تو انتخابات، كودتاچي ها راي مردم و عشقشون را ازشون دزديدن و مردمي كه ابتدا دنبال راي خودشون بودن بعد از مدتي خواستشون ابعاد بزرگتري پيدا كرد و خواهان رفتن كودتاچي ها شدند. تو پرسپوليس هم بعد از يك سري نمايش هاي مضحك انتخاب مربي و درست برخلاف راي و خواست عمومي يك نفر به سمت مربي گري پرسپوليس انتصاب شد و طرفداران پرسپوليس كه در ابتدا خواهان بازگشت چهره محبوبشون بودن حالا ديگه حرفشون شده «كاشاني حيا كن پرسپوليس و رها كن».

خيلي جالبه كه حاج حبيب و استيلي تو هر دو مورد اشاره شده در جناح مقابل مردم بودن و جالب تر اين كه اصرار دارن به اخلاق مدار بودن و مردمي بودن، و نام مردم از زبان مباركشون نمي افته!

حرف آخر اين كه يك توصيه اي دارم براي حميدخان استيلي، از حاج حبيب كه ديگه گذشته بهش بگي از پشت كودتاچي ها بيا در كنار مردم قرار بگير چون ديگه خودش پشت و پناهي شده واسه خيلي هاي ديگه اما حميدخان شما كه يك فوتباليست نسبتا خوبي بودي و هنوز جووني تو خلوت خودت كمي بيشتر فكركن. مربي شدن اون هم در تيمي مثل پرسپوليس واسه خيلي ها رويا است اما به چه قيمتي ؟


 

«جمهوري اسلامي» يعني همين جا !

مامورين گشت ارشاد ويژه كنترل سواحل خزر در ماه رمضان

مامورين گشت ارشاد ويژه كنترل سواحل خزر در ماه رمضان


جمهوري اسلامي يعني جايي كه بعد از گذشت سه دهه از عمر آن، مردمش آنقدر از آرمانهاي انقلاب شان دور هستند كه در همه جاي آن احتياج به حضور آقا بالاسر است.

جمهوري اسلامي يعني جايي كه در خيابان و معابرش، در ساختمانها و پشت بامهايش و از همه مهمتر در افكار و انديشه مردمانش، مفري براي آرامش و آسايش  وجود ندارد.

جمهوري اسلامي يعني جايي كه مردمش به دليل ضلالت و گمراهي بي حدوحصر، محتاج به امر به معروف و نهي از منكراند.

جمهوري اسلامي يعني جايي كه مامورين اش همه معذوراند.

جمهوري اسلامي يعني جايي كه كوچك ترين خطاهاي مردمش گناه كبيره است و معاصي و مستوجب حد و محدوديت، اما مظالم آشكار و بزرگ خواصش نهايتا اندكي بي بصيرتي است.

جمهوري اسلامي يعني جايي كه … چه مي گويم ؟ تو خود بهتر مي داني كه جمهوري اسلامي يعني كجا !

جمهوري اسلامي يعني ناكجا آبادي كه در سواحلش ماموريني نگران آن اند كه نكند خداي ناكرده سري به زير آب رود و تظاهر به روزه خواري شود!

جمهوري اسلامي يعني همين جا …

كسي از «آرامش» خبري دارد ؟!

راستي كسي از آرامش خبري دارد ؟!
ديرزماني است كه رويش را نديده ام
مي گويند لختي پس از آسايش رفته است
هركس خبري از اين دو دارد، ملتي را از حسرت و نگراني درآورد

جوينده: ايرانيان ناشكر ديروز و پشيمان امروز

نگوييم دانشمند هسته اي ترور شد، بگوييم آقاي ايكس ترور شد!

در خبرها آمده بود كه سخنگوي قوه قضائيه در كنفرانس خبري، خطاب به خبرنگاران گفته است:» نباید رسانه ها عنوان کنند که دو هنرمند دستگیر شده اند زیرا ما عنوان شخص را دستگیر نمی کنیم بلکه خود شخص را بر اساس جرمی که انجام داده است دستگیر می کنیم».
در ابتدا خيلي متوجه شيوايي و عمق مطلب نشدم و مدام با خود مي گفتم خدايا اين عزيزان به دليل هنرشان و اقدامات هنري شان بازداشت شده اند و نام آنها كه مرتكب جرمي نشده، مثلا مرضیه وفامهر به خاطر مرضيه بودن يا وفامهر بودن و حتي به خاطر خودش بودن كه بازداشت نشده بلكه به دليل بازي در يك فيلم به زندان افتاده است .
اما هرچه بيشتر و بيشتر به جملات سخنگو دقت كردم، بصيرتي عميق و برهاني قاطع در آن يافتم كه جاي هيچگونه پاسخي را باقي نمي گذارد و شايد واژه «بصيرت» نيز بعد از مدتها برايم به درستي معنا شد.
بصيرت يعني همين ! يعني فهم متفاوت و غير قابل باور از وقايع و اتفاقات پيرامون و البته اين متاعي است كه به رايگان درجايي و به كسي فروخته نمي شود و براي مسلح شدن به اين ويژگي رنج بسيار بايد.
اما من و امثال من كه چنين قوه بصر و چشم برزخي‌اي نداريم تنها به تبعيت تام و چشم بسته از اين بزرگان اكتفا مي كنيم و من بعد ديگر نمي گوئيم؛دانشمند هسته اي،انديشمند بزرگ اسلام،هنرمندمتعهد،مبارز راه حق،ورزشكار پهلوان و … چنين و چنان شد. بلكه خواهيم گفت «فلان آقا» يا «بهمان خانم» چه كرد يا چه بلايي سرش آمد.
درست هم همين است زيرا عناوين آنها كه كاري نكرده اند بلكه اين خود آنها هستند كه فاعل يا مفعول چيزي بوده اند.حتي شايد بهتر باشد از به كار بردن اسم آنها نيز خودداري شود و با نشان دادن تصوير شخص و اشاره دست به تصوير بگوئيم «اين» فلان شد كه ديگر واقعا اشاره به خودِ خودش بشود.

ديگر راي نخواهم داد، حتي اگر جميله در صداوسيما عربي برقصد !

من يك ايراني آگاهم و ديگر در هيچ انتخاباتي در جمهوري اسلامي راي نخواهم داد، حتي اگر:
– اصلاح طلبان گردهم آيند و اعلام حضور كنند
– خاتمي كانديد شود
– ميرحسين موسوي و مهدي كروبي آزاد شوند
– استاد شجريان،علي دايي،داريوش اقبالي و … كانديد شوند
– مناظره هايي صد برابر دفعه گذشته برگزار شود
– رضا پهلوي تحت لواي جمهوري اسلامي در انتخابات شركت كند
و …
من يك ايراني آگاهم و مي دانم كه دوراهي انتخاب بين بد و بدتر فرضيه غلطي است كه حكومت اسلامي در دامان ما گذاشته است و انتخاب من راه سوم است.
من يك ايراني آگاهم و به ياد دارم آخرين حضور من در انتخابات همچون بسياري از ديگر داشته هايم به يغما رفت.
من يك خس و خاشاك سوار بر طوفانم كه اين بار عدم حضورم همچون آخرين حضورم، خواب را از چشمان ظالمان خواهد ربود.
من يك ايراني هوشيارم كه خون رعناجوانان زيبارويِ خوش سيرت اين مرزو بوم را با فريب خوردن از دغل دغلبازان پايمال نخواهم كرد.
من يك ايراني نجيبم كه ديگر اسير خيمه شب بازيها و صحنه آرايي هاي واپسين لحظات هيچ انتخاباتي نخواهم شد.
من يك ايراني آگاهم و ديگر در هيچ انتخاباتي در جمهوري اسلامي راي نخواهم داد، حتي اگر جميله در صداوسيماي دروغپرداز عربي برقصد.

آقاي سيدمحمد حسيني چه خبر ؟!

راستي آقاي سيدمحمد حسيني چه خبر ؟ چند وقتيه خبري نيست ازتون. موفق به دريافت پناهندگي يا تابعيت شديد ؟ جسارت اگر نباشه … موفق به نفوذ به داخل رسانه هاي اسكتبار و حتي اپوزيسيون چه طور ؟ در هر صورت نگران خانواده و برادران گرامي هم نباشيد. بدون هيچگونه مشكلي كماكان مشغول به خدمت و انجام وظيفه در رسانه ملي و ديگر بخش هاي حاكميت هستند. اساسا از اول هم جاي نگراني وجود نداشت چون جمهوري اسلامي از آن دست حكومت هايي نيست كه گناه كسي را پاي خانواده و نزديكانش بنويسد بويژه اگر از قبل هماهنگي هاي لازم انجام شده باشد.صحبت خاصي نيست . ومن الله توفيق.

مي خواهيم بريم نمك آبرود، ايشالله قسمت شما هم بشه برين !

يك زمان مردم مي خواستن كلاس بزارن از سفرهاي خارج از كشورشون مي گفتن.حالا انقدر وضع قيمتها تو ايران خراب شده طرف اومده با افاده ميگه: هفته ديگه با شوهرم مي خواهيم چند روز بريم نمك آبرود ايشالله قسمت شما هم بشه برين !

حکومته داریم ! ما انقلاب کردیم یا انقلاب … ؟

ماشین لگن ایرانی را که همین جوری هم چند برابر قیمته، گرونتر به مردم فروختن، بعد هم که اعلام می کنن گرونفروشی شده پول مردم را پس نمیدن و یک پول به عنوان جریمه از کارخانه می گیرن!

با بالاترین، بی بالاترین مساله این است !

احتیاجی به این نیست که در مدح جایگاه ویژه بالاترین در میان مخاطب ایرانی و حتی غیر ایرانی که مرور پیوسته و روزانه آن همچون وعده غذایی و اکسیژن، از نیازهای حیاتی کاربران اینترنت است، مطلبی بگوئیم.
همچنین احتیاجی به ذکر برخی انتقادهای جدی کاربران از جمله عدم ارتباط واطلاع رسانی به موقع که متوجه گردانندگان بالاترین است نیز وجود ندارد.
قطع حدودا 10 ساعته بالاترین آنچنان سخت و غیر قابل تحمل بود که طبق شنیده ها حتی نیروهای حکومتی از هر طیف و گروهی را نیز دچار کمبود و خلاء خبری وحتی احساسی کرده بود.
بالاترین عزیز که به حق نامی شایسته جایگاهت داری، با مخاطبان و کاربرانت بهتر از این باش.

اعتراف بامزه حكومت : ما همه فاسد هستيم !

از بزرگترين الطاف خداوند نمايان كردن چهره فاسدين و فاسقين توسط خودشان و جاري شدن حقايق وجودي و پلشتيهايشان از زبان خودشان است.
بيان جمله فوق پيش زمينه اي براي طرح اعتراف آقاي ذوالنور از نوراني ترين چهره هاي رژيم است كه صراحتا فرموده اند: رأی به احمدی‌نژاد، انتخاب بین افسد و فاسد بود!
جمله اي كه هيچ احتياجي به تفسير و موشكافي ندارد و اعتراف به اين است كه چهار نماينده اي كه توسط شوراي محترم نگهبان از ميان همه رجال موجود در حاكميت انتخاب و حتي به تائيد رهبري نيز رسيده اند، برخي فاسد و برخي فاسدتراند! حال در نظر بگيريد كه اين چهار كانديد بهترين، شايسته ترين، چكيده و خلاصه حكومت اسلامي بوده اند. پس در نتيجه افراد رد صلاحيت شده فاسدترتر يا بسيار فاسدتر بوده اند.
به نظر احتياج به شرح بيشتر نيست و فقط در پايان بايد گفت :آقاي ذوالنور؛ از كوزه برون همان تراود كه در اوست .